صبح نزدیک است

الیس الصبح بقریب؟

صبح نزدیک است

الیس الصبح بقریب؟

الان که دارم می نویسم انگشت پاهام داره می پکه

شدیداْ خستم

خوابم میاد

صبح تا حالا تو دانشگاه صنعتی دارم می دوم دنبال کارای تسویه حساب از این ور به اونور.یه سری انجام شد اما یه سری دیگه مونده.یکی دوتاشونم نیستن باید دوباره بیام احتمالاْ.

نظرات 4 + ارسال نظر
احسان 1389/08/05 ساعت 14:24 http://para32.blogsky.com

سلام.
وبلاگ باحالی داری!
لطفا منو با نام دنیای پرستوها لینک کنید.
با ارزوی موفقیت.

مرسی
بشین تا لینکت کنم

می بینم که کم آوردی و رفتی از بچه های مهندسی کمک بگیری ! هیشکی نمیتونه جواب منو بده ! مطمئن باش !

نخیر کم نیوردم.
از اونا هم کمک نمی گیرم
تا تسویه حساب بود به دوس و دوس بازی نمی رسیذ
اینم جوابت
الا یا ایها رب
مرا نجات ده ز این یره بی ادب
گشته همه ی اتاقم را وجب به وجب
به امید یک عدد ناقابل رژ لب
انداخته باد به غبغب
که مرا هست جی افی خوش مشرب
دیدم او را پریشان دیشب
زیرا نگرفته از جی افش لب

شکیب 1389/08/05 ساعت 23:09

هر کی خربزه بخوره پای لرزشم میشنه.
بله زهرا خانوم.

خربزه نبودا هندونه بود

رها بانو 1389/08/05 ساعت 23:27

خسته نباشی !
واقعاً امان از این بدو بدوهای دانشگاهی ...

واقعاْ امان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد