صبح نزدیک است

الیس الصبح بقریب؟

صبح نزدیک است

الیس الصبح بقریب؟

رسمی شدن دین اسلام در آلمان

بسمه تعالی
دوستان عزیزم سلام علیکم 
دوستی در آلمان زندگی میکند و لذا خواهش میکنم این ایمیل را جدی بگیرید و به هرکسی صلاح میدانید با حذف مقدمات ارسال بفرمائید .
با آرزوی توفیق و سلامتی شما : مشهد - علی اصغر تقوایی ابریشمی

در رسمی شدن دین اسلام در آلمان سهیم باشید

دین مبین اسلام هنوز در کشور آلمان به رسمیت شناخته نشده است. اخیرا یک مؤسسه دینی برای رسمی شدن دین اسلام در آلمان رفراندمی برگزار کرده و از کاربران اینترنتی خواسته که نظر خود را در این مورد بیان کنند.

متأسفانه به دلیل عدم توجه مسلمانان به این رفراندم، تا به این لحظه تعداد مخالفان رسمی شدن دین مبین اسلام و آنهایی که به گزینه “خیر” رأی داده اند، بیشتر از موافقان و آنانی است که به گزینه “بله” رأی داده اند.
از همین رو از تمام مسلمانان درخواست می کنیم با وارد شدن به لینک این سایت که در ذیل این خبر قرار دارد، در این رفراندوم شرکت کنند و برای رسمی شدن دین مبین اسلام در آلمان رأی بدهند.
گفتنی است گزینه “JA” به معنی “بله” است.لینک:
www.tagesschau.de/inland/wulffrede112.html
راهنمایی

سه گزینه وجود دارد که فقط یکی را می توانید با کلیک بر روی دکمه ی رادیویی (دایره) انتخاب کنید .

Ja = بله ( موافقت با رسمی شدن اسلام در آلمان )

Nein = نه ( مخالفت با رسمی شدن اسلام در آلمان )

Weiß nicht. / Ist mir egal. = نمی دانم / اهمیتی نمی دهم ( رأی ممتنع )

و در پایین دو کلید قرار دارد :

Zur Auswertung = مشاهده ی نتیجه نظر سنجی

Stimme abgeben = رأی دادن

دو دین مسیحیت و یهودیت قبلاً در آلمان رسمی اعلام شده است

نشانه‌های ظهور قائم

نشانه‌های ظهور به مجموعه رویدادهایی گفته می‌شود که به‌باور بسیاری از شیعیان در آستانهٔ ظهور قائم در آخرالزمان رخ خواهند داد.

این نشانه‌ها را به دو دستهٔ نشانه‌های حتمی و نشانه‌های غیرحتمی تقسیم می‌کنند

روی‌دادن نشانه‌های حتمی الزامی نیست؛ چون بداپذیر هستند.

ویژگی‌های دوران غیبت در بسیاری از احادیث شیعه و اهل سنت آمده‌است

نشانه‌های حتمی[۱]

از جعفر صادق نقل شده است:


پیش از قیام قائم پنج علامت حتمی است: یمانی‌، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته‌شدن نفس زکیه، و فرورفتن سرزمین بیداء.[۵]

خروج سفیانی

نوشتار اصلی: خروج سفیانی

به‌باور شیعه، سفیانی از نسل ابوسفیان است و در نهایت به‌دست حجت بن حسن (مهدی) شکست خورده و کشته می‌شود. از زین‌العابدین (امام چهارم شیعیان) نقل شده: «امر قائم از سوی خداوند حتمی است، و امر سفیانی نیز از جانب خداوند قطعی است. قائم ظهور نمی‌کند مگر پس از آمدن سفیانی.»[۶]

خروج یمانی[۷]

نوشتار اصلی: سید یمانی

خروج یمانی از یمن (احتمالاً در ماه رجب) از یمن که به پشتیبانی از اهل بیت علیه سفیانی قیام می‌کند و مردم را به حق و عدل فرامی‌خواند. این سپاه در عراق با سپاهی که از خراسان آمده متحد می‌شوند.


صیحه آسمانی

نوشتار اصلی: صیحه آسمانی

صدای آسمانی در ماه رمضان (احتمالاً سحرگاه بیست‌وسوم). که صدای جبرئیل و در حمایت از اهل بیت پیامبر است. به‌گونه‌ای که هر کس در هر کجای زمین، آن‌را خواهد شنید و معنی آن را به زبان خود خواهد فهمید. احتمالاً در همان روز صدایی دیگر شنیده می‌شود که از طرف شیطان و در حمایت از سفیانی است، که سبب تردید مردم می‌شود.[۸]

کشته شدن نفس زکیه

نوشتار اصلی: کشته‌شدن نفس زکیه

کشتن شدن نفس زکیه (انسان بی‌گناه)[۹] در خانه خدا (مسجدالحرام) و بین حجرالاسود و مقام ابراهیم. احتمالاً در ۲۵ ذی‌الحجه. احتمالاً هم‌زمان با کشته شدن این فرد پسرعمو و دخترعموی او هم در شهر مدینه کشته می‌شوند و جنازه آن‌ها را جلوی درب مسجد پیامبر یا مسجدالنبی آویزان می‌کنند.

فرورفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیدا

فرورفتن لشکری که سفیانی به عربستان فرستاده در بیابانی به نام بیدا که بین مکه و مدینه واقع شده‌است.

علی بن ابی‌طالب در ذیل آیه «ولو تری إذا فزعوا فلا فوت» می‌گوید: «کمی پیش از قیام مهدی، سفیانی خروج می‌کند؛ سپس به‌اندازه دوران حاملگی یک زن [که نزدیک‌به ۹ ماه است] حکومت می‌کند. لشگریان او وارد مدینه می‌شوند تااین‌که به بیداء می‌رسند و خداوند آنان را در زمین فرومی‌برد.»

نشانه‌های غیرحتمی

نشانه‌های دیگری که رخ دادنشان حتمی نیست، عبارتند از:

  • اختلاف بنی‌عباس در ریاست دنیا و زوال حکومت ایشان
  • کشته شدن آخرین پادشاه بنی‌عباس به نام «عبدالله».
  • خورشیدگرفتگی در نیمه ماه رمضان، برخلاف عادت
  • ماه‌گرفتگی در آغاز یا آخر آن ماه رمضان، برخلاف عادت
  • خروج مردی از قزوین که همنام یکی از پیامبران است و جور و ستم زیادی به مردم می‌کند.
  • خروج شیصبانی
  • فرو رفتن بخش غربی مسجد دمشق
  • فرو رفتن یکی از روستاهای شام به نام خرشنا در زمین.
  • ویرانی بصره
  • کشتن فردی از که علیه سفیانی قیام کرده در پشت کوفه همراه هفتاد نفر از یارانش.
  • ویران شدن دیوار مسجد کوفه.
  • به‌اهتزاز درآمدن پرچم‌های سیاه از جانب خراسان. این سپاه در منطقه‌ای نزدیک شیراز با سپاه سفیانی خواهد جنگید و اولین شکست را بر آنان تحمیل خواهد کرد. این پرچم‌ها تا زمانی که به بیت‌المقدس برسند، پایین آورده نخواهند شد.
  • ظهور مغربی در مصر و حکومت او بر مردم شام.
  • فرود ترک‌ها به جزیره.
  • ورود رومیان به رمله.
  • طلوع ستاره درخشان در سمت مشرق که همچون ماه می‌درخشد سپس دو جانب آن خم گردد که نزدیک شود که آن دو جانب به همدیگر متّصل شوند.
  • پدید آمدن سرخی در آسمان که در فضا پراکنده گردد.
  • آتشی در طول مشرق، آشکار شود و سه روز یا هفت روز در آسمان باقی بماند.
  • آزادی عرب از اسارت و حکومتشان بر شهرها و کشورها.
  • بیرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم (غیرعرب).
  • کشتن امیر مصر، توسّط مردم مصر. (احتمالاً رخ داده است: انور سادات رئیس جمهور مصر در آبان ماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی توسط خالد اسلامبولی کشته شد.)
  • ویرانی گسترده در شام و عراق.
  • کشمکش سه گروه در شام (اصهب و ابلق و سفیانی)
  • به جنبش در آمدن بیرق‌های قیس از مصر.
  • آمدن اسب‌هایی از جانب مغرب، تا اینکه در کنار حیره (نزدیک کوفه) بسته شوند.
  • برافراشته شدن پرچم‌های سیاه از جانب مشرق به سوی حیره.
  • طغیان آب فرات، به طوری که سرازیر کوچه‌های کوفه گردد.
  • خروج شصت دروغگو که همه آنان ادّعای پیامبری می‌کنند.
  • خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب که همه آنها خلایق را به اطاعت خویش می‌خوانند.
  • سوزاندن مردی بلندمقام از شیعیان بنی‌عبّاس بین سرزمین جلولاء (واقع‌در هفت‌فرسخی خانقین) و سرزمین خانقین.
  • بستن پلی نزدیک محله «کرخ» بغداد.
  • برخاستن باد سیاهی در بغداد، در آغاز روز.
  • زمین‌لرزه شدید در بغداد.
  • فرو رفتن بیش‌تر شهر بغداد در زمین بر اثر زمین‌لرزه.
  • ترس عمومی که عراق و بغداد را فراگیرد.
  • مرگ‌های سریع و عمومی در بغداد.
  • کم شدن اموال و انسان‌ها و محصول کشاورزی.
  • دو بار پیدایش ملخ، یکی در فصل خود و دیگری در غیر فصل خود؛ تاآن‌جاکه زراعت‌ها و غلاّت را از بین ببرد.
  • کم شدن غلاّت و محصولات گیاهی و بروز قحطی
  • اختلاف و کشمکش دو صنف از عجم (غیرعرب)، و خونریزی بسیار میانشان.
  • خرابی ری
  • جنگ بین جوانان ارمنی و آذربایجانی.
  • بیرون آمدن بردگان از زیر فرمان اربابان و کشتن اربابان.
  • مسخ شدن گروهی از بدعت‌گذاران به میمون و خوک.
  • پیروزی بردگان بر شهرهای اربابان.
  • ندای غیرعادی از آسمان بر همه جهان به طوری که هرکسی در هر زبانی باشد آن ندا را به زبان خودش می‌شنود.

در کل ۵ صدا از آسمان شنیده خواهد شد که فقط مورد چهارم (که در ماه رمضان است) حتمی است. ۳ صدای اول در ماه رجب و به این شکل خواهد بود:

    • ندای اول: «ألا لعنة الله علی القوم الظالمین»؛ «بدانید لعنت خدا شامل حال جمعیت ظالم و ستمکار می‌شود.»
    • ندای دوم: «یا معاشرالمؤمنین أزفة الآزفة؛ «ای گروه مؤمنان‌! قیامت (ظهور) نزدیک شده‌است.»
    • ندای سوم: (که همراه با بدن آشکار و نمایانی است): «ألا إن الله بعث مهدی آل محمد للقضاء علی‌الظالمین»؛ «بدانید که خداوند مهدی آل محمد (ص‌) را برای اجرای قضای خود بر ستمکاران برانگیخت و فرستاد.»
    • صدای چهارم که در ماه رمضان (احتمالاً سحرگاه بیست‌وسوم) است و از طرف جبرئیل خواهد بود، در حمایت از اهل بیت شهادت خواهد داد.
    • صدای پنجم که از طرف شیطان است (احتمالاً غروب بیست‌وسوم) به‌طرفداری از سفیانی خواهد بود.
  • پیدایش چهره و سینه انسان (احتمالاً چهره علی یا عیسی) در قرص خورشید که همه او را خواهند شناخت.
  • مردگانی زنده از قبرها بیرون آیند و به دنیا بازگردند و به دیدوبازدید با همدیگر بپردازند.
  • در پایان همه، ۲۴ بار، باران پی‌درپی می‌آید و زمین خشک را پس از مرگش، زنده و سبز و خرّم می‌کند و به دنبال آن برکت‌های زمین بروز می‌نماید و در دسترس قرار می‌گیرد. (احتمالاً پس از ظهور رخ می‌دهد.)
  • منبع ویکی پدیا

دوباره سیب بچین حوا؛ خسته ام... بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند...

نه ...نه...دست نگه دار حوای من! یادت هست بار اول که چیدیم، هبوط کردیم خسته نشو صعود را بیندیش!



اینو تو یه وبلاک دیدم قشنگه گذاشتمش!

الانم من به فکر صعودم!

واسه صغود تنها راهی که به ذهنم می رسه خدافظیه!

البته هستم و می نویسم اما در جای دیگر!شرمنده از دادن آدرس معذورم

این وبلاگ هم هراز کاهی آپ می شه در جهت ظهور آقا!

رایت خواننده ی خاموش وبلاگ هایتان خواهم بود از ریدر


یک سال از شروع وبلاک نویسیم می گذرد!چه زود دیر می شود !و من تولد یک سالگی وبلاگم را همراهی می کنم با خداخافظی از چیزی که از جانم هم عزیزتر بود!


به دلیل اصرار دوستان آدرس وبلاگمو گذاستم

من اینجا هستم!

جمعه

خب امروز یه روز نسبتاً خوب بود واسه من!

عصر بعد ناهار راهی امامزاده علی اکبر شدیم.تو صحن مراسم فاتحه یه بنده خدا بود از بیرون چند تا جوون هی طبل می زدند ما گفتیم باب خولوص این روستاییا رو بعد 1 هفته هنوز عزاداری دارند بعدش دیدم نخیر!واسه مردهس

بعد از 1 ساعت راهی خونه شدیم تو راه واسادیم انار بگیریم اخه انارای اونجا معروفه کلی گرفتیم بد یه آقاهه گف چندتاشو پاره کنید سرتون کلاه نره!پاره کردیم کامل گندیده بود !جلوتر رفتیم گرفتیم!بعدم کاری که هیچ وقت نمی کنیم امشب کردیم.رفتیم تو این سرماپارک!عمه ی محترم ناهار نخورده بودند نون و ماست و خیار آورده بودند رفتیم پارک خوردیم.بعدشم تو ورودی شهر مامان گف این مرده تو این سرما داره بستنی می خوره خدا عقلش بده(این جمله تحلیل بنده بود البته :دی) منم گفتم بد فکری نیست خلاصه ما هم رفتیم بستنی خوردیم جاتون خالی حال داد.بعدشم که اومدیم خونه سوالای مادر محترمو تایپ نمودیم



صبح نوشت:آبجی فهیمه یه بازی را انداخته برین نظر بذارین

صبح نوشت 1:فردا صبح یه پست می ذارم قراره بترکونم