صبح نزدیک است

الیس الصبح بقریب؟

صبح نزدیک است

الیس الصبح بقریب؟

نامه

یه سری نامس تو ادامه مطلب می ذارم

تمام این نامه ها نظر خصوصی واسه من بوده و همین طور جوابش اما من حیفم اومد بقیه نبینندش.البته من وقت نکردم نامه ی اخر رو جوابشو بدم!!!!!


صبح نوشت:یلداتون مبارک

بعداْ نوشت: این آدرس وبلاگه محمده!

سلام
دختر حوا چه خبر از بهشت. چه خبر از خدا. خیلی دلم واسش تنگ شده. وقتی رد شدی از در خونش یا وقتی بابا آدمت میره تا باهاش جلسه بزاره یا حتی وقتی که از رو کنجکاوی و بازی گوشی از لای در رفتی تو و فرشته ها خواستن بیرونت کنن و خدا با لبخندش گفت چکار دارید با دخمل شیطون حوا و تو رو روی دستاش بلند کردو یه بوس خدایی روی گونه هات نشوند بهش بگو یه پسره رو می شناسم تا حالا صد بار اومده دم خونت. تنهاست دلش شکسته. فرشته ها راهش نمی دن بیاد تو میگن دلت پر گناهه . می گن جای تو اینجا نیست. تو سرما بست نشته در خونت.سردشه. می یاد یه نظر می بیتتت و میره هیچی هم نمی گه . هیچی هم نمی خواد. بهش می گی؟ پارتیم می شی؟ لابد می گی در خونه خدا شلوغه جالا چطور پیدات کنم. خوب این آدرس آنجاییه که بست نشستم. بیا اگه نبودم هم روی دیوار بنویسو برو. منتظرم :


جواب من:

سلام.خوبی؟ 

سلامت رو به خدا رسوندم.خدا گفت ما همیشه هستیم همه جا حتی اگه تو نیای ما هستیم.تزدیک تر از هر کسی .من در قلب توام!!!!فقط باید اراده کنی!!!!فقط باید از صمیم قلب بخوای همین!!!!یه رجوعی کن به قلبت ببین شده از صمیم قلب بخوای و من سراغت نیمده باشم؟؟؟ 

خیلی وقت ها هم خودم میام پیشت ولی تو اینقدر تو زرق و برق دنیا گم شدی که منو نمی بینی!!!!! 

آخرشم گفت:مرا یاد کنید تا شمارا یاد کنم


محمد:

سلام
آره میدونم میاد . چند بار وقتی سرم روی زانوهام بوده و از هق هق و تنهایی خوابم برده بود اومد دستی سرم کشید بوسید و رفت. من چشمامو باز نکردم. وقتی رفت و چشامو باز کردم بوی یاس میومد. منم میدونم نزدیکمه میدونم همیشه هوامو داره . منم خیلی دوسش دارم. اما چند وقتیه باهاش قهر کردم. نه از اون قهرای راست راسکی نه از اون قهرایی که وقتی خودت دلت می خواد بابا آدمت نازت و بکشه قهر می کنی تا صدات می زنه : دخمل بابا شیطون بابا شیرین بابا فوری می پری تو بغلش. آخه یکی مثل من کیو داره غیر اون. باهاش قهرم چون آدما رو از با هم متفاوت ساخت تا یکی که تمام بند بند دلمو بهش داده بودم برنگرده بگه تو رو دوست دارم اما تو از جنس ما نیستی. میخام بیام پیشش بهش بگم مگه تو نگفته بودی تنها برتری آدمهات به ایمانشونه. چرا انهایی که بهت اعتقاد دارن وقت عمل می شه همشو فراموش می کنن . مخام بگم که قیمت عشق چنده. می دونم دختر حوا خانوم اونجا که تو هستی از این حرفا نقل زبون همه هست. فرشته ها هم کلافه شدن از بس حرفای تکراری به خدا رسوندن. اما دیدی اون همش نامه ها رو با لبخند باز می کنه؟ دیدی وقتی در دو دل ماها رو میخونه یک قطره اشک از گوشه چشمش می چیکه پایین. دخمل حوا خوش به حالت من حاظرم همه زندگیمو بدم یک بار از سوراخ کلیدی که تو ازش توی اتاق کار خدا رو دید می زنی نگاش کنم. کاش می شد. سر بزن بهم. پشت درم. بای


من:

سلام.خوبی؟
خدا می گه:هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش می دهند....!!!!
بدون روی عشق نمی شه قیمت گذاشت!!!!البته عشق!!!نه هرچیز زود گذر!
یه چیزی :خدا طاقت نداره ببینه بندش باهاش قهره!حتی یه لحظه!حتی قهر الکی!!!!ندیدی وقتی قهر کردی اشکی که از گوشه ی چشماش اومد؟
تازه این که من دخترحوام دلیل بر خوبیم نمی شه !!!!!
منم مثله بقیم!!!!
گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر، تو را چه حاصل؟
مگه همین قابیل داداشم نبود که زد داداش بزرگگمم رو کشت؟اونم پسرآدم بود!!!!مطمین باش تو خیلی وقتا از من به خدا نزدیکتری!!!


محمد:

آخی یاد داداش هابیلت افتادم اما قابیل هم بچه بدی نبود. شیطون گولش زد. تو نمی دونی بعدش چقدر گریه کرد . ما صداشو از پشت بوته ها میشنیدم. دخمل حوا وقتی تو میشنی کنار مامان حوا جا نماز کوچولوتو پهن می کنیو اون چادر گل گلیتو که یه هوا واست بزرگه سرت می کنی، وقتی سرت رو مهره و هواست نیست من دیدم جبرئل همه فرشته ها رو صدا می زنه :
" بیاین بیاین ، هیس هیس" بعد همشون میان دستاشونو می زارن زیر چونه هاشون و یه دل سیر نگات می کنند. تازه مامان هوا هم کلی ذوقت می کنه. کی می گه من نزدیکترم. من دور شدم . اون دفعه که تنهایی رفته بودم تو بیابون پشت بهشت تا حالا گم شدم. امشب خواستی برای آخرین بار قبل از خوابت صداش کنی تا بهش شب بخیر بگی بهش در باره منم بگو باشه؟ من عشقم زود گذر نبود. چون با اینکه بدون هیچ دلیلی تنهام گذاشت باز دعاش می کنم تا خوشبخت بشه. تا تو زندگیش نمونه  شاید ترانه علی عبدالمالکی ( یه دل شکوندم) هر شب گوش می دم و با چشمای خیس می خوابم اما دلم نمی خواد اونطوری بشه می خوام مثل ترانه احسان خواجه امیری
یکی اونجاست شبیه من ، یه دیوونه
که بیشتر از خودم ، قدر تو رو می دونه
خیلی حرف زدم؟ آره؟ خوب باشه من می رم همون پشت در خونه خدا می خوابم. تو هم آروم بخواب من مواظبم شیطونک ها از اونورا نیان کابوس بیارن واست بای


من:البته نمی دونم اینو خونده یا نه!!!!

سلام.خوبی؟ببخشید دیر جواب می دم.خیلی دیره می دونم!مرسی از نگهبانیات خوب بود.اما همون چند لحظه که خوابت برد شیطون از فرصت استفاده کرد و چند هفتست من مشوشم.صبحا شیطون تو گوشم اینقدر می خونه که نماز صبحم می ره.این خیلی بده!!الان نوبته تویه که واسم دعا کنی که از خدا دور نشم.بذار در گوشی یه چیزی بگم بهت!خدا این چند روز یه کم باهام قهره.می گه یه واسطه بیار.واسطم می شه؟دلم خیلی واسه خدا تنگیده!!!!!

فعلاً خدافظ

نظرات 19 + ارسال نظر
Hasti 1389/10/01 ساعت 16:56 http://hastimotarez.blogfa.com

این محمد همون محمد بیشه ست که الان شده خاطره ها؟
امیدوارم یلدا بهت خوش گذشته باشه زهرا جان.

نه اون نیست
مرسی عزیزم

ممد خودمون اینا رو نگفته ! من مطمئنم که اون نیست !

گفتم که نه اون نیست.ممد و این استعدادا؟:دی

محمد 1389/10/01 ساعت 22:43

سلام؛ خوبی؟ نمیدونم؛ شاید نه؛ اخه من و فقط تو میشناسی؛

سلام عزیزم خوبی؟

خیـــــــــــــــــــلی قشنگ بود واقعا.... خیلی حال کردم باهاش.... راستشو بخوای یه قطره اشکی از گوشه چشمم اومد پایین!!!.... آخه منم دلم واسه خدا تنگ شده.... خیلی تنگ.... خوش به حال محمد که حداقل آدرس خونه ی خدا را داره تا بست پشت در بشینه.... آخه من آدرسو هم گم کردم دیگه!!!!

دستت درد نکنه.... خیلی خوب بود.... دست آقا محمد هم درد نکنه....

راستی آپم....

یه سری بهم بزن.... ولی خداوکیلی پستمو خوندی بهم فحش ندی ها

سلام
عالی بود

در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریکی
من در این تیره شب جان فرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشان تر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطرآلود
شکن گیسوی تو
موج دریای خیال
کاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه ی عمر سفر می کردم

ها 1389/10/02 ساعت 10:28

چطوری یا نه؟
کپی پیسش کردم تو کامپیتر تا سر فرصت بخونمش -
عجب ذوق و قریحه ای داره -تو رو کرده هم بازی فرشته ها ( خوش به حالت)
یلدا بهت خوش گذشت ؟
به من که عجیب چسبید -داشتم دیگه میترکیدم از بس پر خوری کردم-خاطره شد-
دلم گرفته بود گفتم به رفقای وبلاگی یه سری بزنم-
فعلا


به به چه خصوصیای قشنگ و لطیف و متفکرانه ای کاش همه خصوصیا اینجوری بود
.
خصوصیای منکه تازگیا همش شده فحش چرا چون یه جایی حمایت کردیم از خانمی که مجبور شده بود به خاطر مزاحمت شخصی کامنتاش و خصوصی کنه
حالا اوشون هی خصوصی و غیر خصوصی داره دهن مارو سرویس میکنه میبینی تورو خدا آدم و مجبور می کنن کامنتارو تاییدی کنه

۳۸۱۱ 1389/10/02 ساعت 13:04 http://3811.blogfa.com/

man ro yad koind ta shoma ro yad konam"

ghashang bood

har chand ,in dafe man nagereftam jaryan chie ;)

حسین 1389/10/02 ساعت 13:52 http://www.hossein-d.blogfa

سلام حوا !
جالب بود و قابل تامل

سلام.خدا بده از این خصوصیای قشنگ.خیلی خوب بود..خیلی

Mostafa 1389/10/02 ساعت 17:55 http://phoenix13.blogfa.com/

سلام، میگما...
عجب نظرای پرباری!!!

اتنا 1389/10/02 ساعت 21:38 http://ruyaye-khis.blogfa.com

وااااااااای خیلی قشنگ بود

یه پسر دیوونه 1389/10/03 ساعت 05:41

من اینجوری فک می کنم یا واقعاً اینجوریه؟
نتایج اون بازی رو می گم که می گفتیم دلمون می خواد کدوم کشور بریم و اول چیو ببینیم.
گذاشتی جواب رو؟!

سلام....

نمیدونم... خودت این بازی رو گذاشته بودی.... هر جور که خودت می دونی.... ولی بر و بچ وب من فک نکنم تا حالا اومده باشن اینجا که اون عکست رو دیده باشن!!!

می خوای همونو بده...
نمی دونم... اگه می خوای هم یکی دیگه بده!

ولی زودی بده...

چون پستم آماده است... فقط منتظر یکی دو تا عکس هستم...

نتونستم کامل بخونمشون
یلدای تو هم مبارک

سلام

دیدم دیر کردی.... منم از روی همون پستت همون عکست رو برداشتم

حالا زود بیا که آپیدم

سلام
خیلی جالب بود محمد همیشه آدمو به زندگی امیدوار میکنه
دوست داشتی به منم سربزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد